loading...
***دهکده ی داستان***
آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
تنهایی 0 76 delshekasteh
سارا طاهری بازدید : 618 چهارشنبه 21 اردیبهشت 1390 نظرات (0)


مردي مي‌خواست زنش را طلاق دهد.

دوستش علت را جويا شد و او گفت:

اين زن از روز اول هميشه مي خواست من را عوض کند.

مرا وادار کرد سيگار و مشروب را ترک کنم...

لباس بهتر بپوشم، قماربازي نکنم، در سهام سرمايه‌گذاري کنم و حتي ...

مرا عادت داده که به موسيقي کلاسيک گوش کنم و لذت ببرم!

دوستش گفت: اينها که مي‌گويي که چيز بدي نيست!

مرد گفت: درسته ، ولي حالا احساس مي‌کنم که ديگر اين زن در شان من نيست!

سارا طاهری بازدید : 711 پنجشنبه 15 اردیبهشت 1390 نظرات (0)


در واقع خانومها دوستان خوبی نیستن و واسه همین به همه، چه آقا و چه

خانوم توصیه می کنم که دوستاتون رو منحصرا از بین آقایون انتخاب کنین !!

خب مسلمه که همه می پرسن چرا ؟!

با یک مثال ساده توضیح می دهم واستون :


آقا و خانومی که چند وقتی بود باهم ازدواج کرده بودن پس از مدتی

اتفاقات جالبی واسشون رخ می ده.

یه شب خانوم نمی ره خونه.


سارا طاهری بازدید : 324 سه شنبه 13 اردیبهشت 1390 نظرات (0)

_ قبل از ازدواج وزن ایده‌آل با چهره‌ای بشاش،

بعد از ازدواج چاق و افسرده و منزوی.


نتیجه‌گیری اخلاقی: آمادگی بدن در مقابله با روزهای سخت


_ قبل از ازدواج ایستادن در صف سینما و استخر،

بعد از ازدواج ایستادن در صف شیر و گوشت.


نتیجه‌‌گیری اخلاقی: آموزش ایستادگی


_ قبل از ازدواج تعطیلات رفتن به دیزین واسکی،

بعد از ازدواج در تعطیلات شست و شوی خانه و لباس.


نتیجه‌گیری اخلاقی: پر شدن اوقات‌فراغت


_ قبل از ازدواج نوشتن کتاب شعر و رمان،

بعد از ازدواج نوشتن داستان پرنده در قفس.


نتیجه‌گیری اخلاقی: شهرت بادآورده


_ قبل از ازدواج صحبت تلفنی بی‌‌محاسبه زمان،

بعد از ازدواج اتهام به پرحرفی حتی برای ده دقیقه.


نتیجه‌گیری اخلاقی: حفظ عضلات صورت


_ قبل از ازدواج رفتن به سفرهای هفتگی،

بعد از ازدواج در حسرت رفتن به پارک سر کوچه.‌

نتیجه‌گیری اخلاقی: در امنیت کامل به سر بردن.



سارا طاهری بازدید : 318 سه شنبه 13 اردیبهشت 1390 نظرات (1)



چه جالب . بعد چی شد؟

ترجمه : هنوز داری حرف می زنی؟ بس کن دیگه !


این بار دیگه چیکار کردم؟

ترجمه: این بار چطوری مچم رو گرفتی؟


عزیزم خسته ای . بیا یه کم استراحت کن.

ترجمه: صدای جارو برقی نمی ذاره پلی استیشن بازی کنم. خاموش کن.


یااااادم رفت.

ترجمه: کد پستی سی و چهار رقمی خاله اولین دوست دخترم رو هنوز یادمه

اما روز تولد تو رو یادم رفته.


از صبح تا شب دارم جون می کنم بخاطر تو و این بچه.

ترجمه: امروز از محل کار مرخصی گرفتم با رفقا رفتیم کنار رودخونه کباب خوردیم.


عزیزم راهو بلدم.

ترجمه: می تونم راهو پیدا کنم به شرطی که بفهمم تو کدوم کشوریم.


نتونستم پیداش کنم.

ترجمه: شئ مورد نظر بیش از یه متر با من فاصله داشت. حوصله نداشتم پاشم.


برای تمام کارهام یه دلیل منطقی دارم.

ترجمه: یه کم فرصت بده یه خالی بندی جور کنم . | از مسعود در امید بیست |



سارا طاهری بازدید : 605 سه شنبه 13 اردیبهشت 1390 نظرات (2)


قبل از ازدواج : خوابیدن تا لنگ ظهر

بعد از ازدواج : بیدار شدن زودتر از خورشید

نتیجه اخلاقی : سحر خیز شدن


قبل از ازدواج : رفتن به سفر بی اجازه

بعد از ازدواج : رفتن به حیاط با اجازه

نتیجه اخلاقی : معتبر شدن


درباره ما
Profile Pic
من به آمار زمین مشکوکم اگر این سطح پر از آدمهاست پس چرا این همه دلها تنهاست.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • فروشگاه ایترنتی

    آمار سایت
  • کل مطالب : 75
  • کل نظرات : 43
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 2
  • آی پی امروز : 9
  • آی پی دیروز : 12
  • بازدید امروز : 25
  • باردید دیروز : 305
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 4
  • بازدید هفته : 25
  • بازدید ماه : 1,100
  • بازدید سال : 12,427
  • بازدید کلی : 209,571